خونه عمه ناهید
دخترکم امروز من و شما برای اولین بار تنهایی رفتیم خونه عمه ناهید ، آخرین باری که
مامان تنهایی رفته بودم خونه عمه 18 شهریور روز قبل از بدنیا اومدن دختر گلم بود. اون
روز مامانی یه کم کمرم درد گرفته بود ولی حتی فکرش را هم نمیکردم شما بخواهی
بدنیا بیایی چون شما باید اوایل مهر بدنیا میومدی ولی نیمه های شب کیسه آب مامان پاره شد و بعد هم که دیگه خانمی به دنیا اومدی.
خلاصه اینکه امروز به دخترم و مامانی خوش گذشت و مامانی و نیلوفر تصمیم گرفتیم
حالا که دیگه تابستون شده و پسر عمه هادی دیگه مدرسه نمیره از این به بعد دو هفته یکبار برویم خونه عمه
دخترم شعر لی لی لی لی حوضک رو هم یاد گرفته و با دستای کوچولوش نشون میده و به
زبون خودش میخونه. فدای دخترم بشم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی